بدون عنوان
بهترین کادوهایی که گرفتم یه ماشین از بابا منصور و یک دوچرخه از بابا مسعود...... هوراااااااااااااااااااااااااااخیلی خیلی خوشحال شدم...متشکررررررررر ررررررررم ...
نویسنده :
مادر
12:34
بدون عنوان
از جمله کسانی که در جشن تو لدم حضور داشتند آران و دانیال عزیز بودند که سه تایی کلی بهمون خوش گذشت و حسابی شیطونی کردیم... ...
نویسنده :
مادر
12:33
کاپیتان پرهام
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
تولد دوسالگیم باز مصادف با ماه صفر بود و مانند سال قبل نتوانستیم جشنی برگزار کنیم ولی مامان و بابام خیلی دوست داشتند برام تولد بگیرند که نهایتا در روز سیز ده بدر برایم جشن تولدی برپا کردندالبته در حیاط با صفای مامان جون اینا که خیلی هم به همه خوش گذشت. ...
نویسنده :
مادر
20:57
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
فاصله یکسالگی تا دو سالگیم انقدر پر شیطنت بود که پدر و مادرم کمتر تونستند عکسها و خاطراتم رو ثبت کنند چون همش در حال مهار شیطنتهای من بوده اند... تقریبا بعد از اینکه راه افتادم موجود غیر قابل کنترلی بودم ...
نویسنده :
مادر
16:51